مرتبه
تاریخ : شنبه 19 بهمن 1398
یك روز، با یكی از هم كلاسیهایم، مشغول یك بازی ساده بودم. بعدها وقتی بزرگ تر شدم، فهمیدم در دلِ آن بازی ساده یك مفهوم عمیق ریاضی وجود دارد. ماجرا از این قرار بود: نفر اول یك سكه را پرتاب میكرد و نفر دوم باید حدس میزد كه كدام روی سكه رو به بالا قرار میگیرد. اسم این بازی را گذاشته بودیم: «شیر یا خط ». اگر پاسخ درست بود، نفر اول دوباره سكه را پرتاب میكرد و نفر دوم حدس میزد. بازی ادامه پیدا میكرد تا جایی كه پاسخ نفر دوم اشتباه از آب در بیاید. در آن هنگام جای نفر دوم عوض میشد و نفر دوم سكه را میانداخت و نفر اول باید حدس میزد.
قاعدة بازی به همین سادگی بود. این یك بازی كاملاً شانسی است كه البته كاملاً هیجان انگیز پیش میرود؛ به ویژه زمانی كه بین دو نفر كُركُری هم بیفتد.وقتی كه یك سكه را بالا میاندازیم هر طرف (شیر یا خط) پنجاه درصد شانس دارد كه رو به بالا قرار گیرد. با این فرض، اگر یك سكه را ده بار بالا بیندازیم، چند بار شیر و چند بار خط میآید؟حتماً میگویید پنج بار شیر میآیدوپنج بار خط.البته حدس شما به نظر درست میآید،ولی درعمل، معمولاً این اتفاق نمیافتد! باور نمیكنید؟ امتحان كنید. در ابتدا باور آن برای من هم دشوار بود. بارها و بارها امتحان كردم. در بیشتر موارد، یك طرف هفت بار میآمد و طرف دیگر سه بار، گاهی هم یك طرف شش بار میآمد و طرف دیگر چهار بار، ولی به ندرت پنج پنج میشد. تجربة جالبی بود. نمیشد حدس زد که...

منبع: مجله برهان پائیز 1390
ارسال توسط سرگروه ریاضی متوسطه1